بانک سوالات دبیرستان سید احمد خمینی با مدیریت سعید شاهرخ آبادی راه اندازی شد ...
حامد جعفرزاده سرپرست گروهي از دانشآموزان نخبه مشهدي است که چند سال پيش وارد عرصه روباتيک و علم مکاترونيک شد. جعفرزاده همراه دوستانش در اين چند سال افتخارات زيادي را کسب کردند، از کسب رتبههاي اول و دريافت نشانهاي طلا در مسابقات بينالمللي روباتيک iran open 2012 گرفته تا همين اواخر که رتبه دوم مسابقات روباتيک جهاني مکزيک را با وجود حضور کشورهاي صنعتي و پيشرفتهاي چون آمريکا، آلمان و ژاپن به خود اختصاص دادند. او ميگويد: «در مکزيک تنها بوديم نه جاي خواب داشتيم و نه کسي از ما حمايت ميکرد، ما با گروه مازندران و تهران و اصفهان همراه بوديم، واقعا تفاوت از زمين تا آسمان بود، وقتي وارد فرودگاه مکزيک شديم، افرادي همراه با خودرو منتظر گروههاي دانشآموزي بودند و فقط ما مشهديها غريب بوديم» اما حامد جعفرزاده دانشآموز دبيرستاني درد دل مفصل و تامل برانگيزي هم دارد که براي ما ارسال کرده است که در ادامه بخشي از آن را ميخوانيد...
خب مثل اينکه باز هم بايد درد دل کرد. اما بهتازگي آنقدرها گلايه ندارم چون بالاخره خيلي چيزها برايم طبيعي شده است. جالب است بدانيد ما رفتيم و برگشتيم (منظور مسابقات جهاني مکزيک است)؛ موقع برگشت، برخي از مسئولان که تا کنون اسمي از آن ها نشنيده بوديم، آمدند و همراه ما عکس گرفتند و همه جا اعلام کردند که يک گروه مشهدي را فرستاديم و حمايت کرديم و توانستيم رتبه بياوريم، اينها همه به کنار وقتي برگشتيم، کمترين انتظار ما اين بود که لااقل 2 نفر از ما را دعوت کنند و به ما تبريک بگويند، اصلا تبريک نه؛ يک خسته نباشيد، آن هم نه، اصلا بپرسند چرا اول نشديد و دوم شديد؟ که بازهم اين اتفاق نيفتاد.
حدوده 2 يا 3 هفته بعد از کسب رتبه دوم در مسابقات مکزيک با يک جعبه شيريني سراغ رئيس اداره آموزش و پرورش ناحيه 7 مشهد رفتيم، خدا را شکر، به ما گفتند «بچهها مرسي خيلي گل کاشتيد، انشاا... در يک جلسه مفصل از شما قدرداني خواهد شد.» فردا در سايت اين اداره ديديم که بله! عکس ما را گذاشتهاند و تيتر زدند؛ تقدير شايسته از دانشآموزان برتر مسابقات جهاني! اين هم گذشت. با کلي خواهش و تمنا يک وقت جلسه از مدير کل آموزش و پرورش گرفتيم، آن هم يک ماه بعد از بازگشتمان به کشور، همه جمع شديم و رفتيم، نزديک اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوي بوديم که زنگ زدند و اعلام کردند جلسه ضروري پيش آمده و جلسه ما لغو شده است.
حالا که حداقل 5 ماه از کسب رتبه دوم ما در مسابقات جهاني مکزيک ميگذرد هنوز هم در حسرت يک خسته نباشيد هستيم! هنوز يک هزار توماني که به حساب ما اضافه نشده هيچ کلي هم از جيبمان رفته است!
مدير عزيز مدرسه هنوز در مدرسه اعلام نکرده است که رتبه آورديم! هنوز معلمها ميپرسند «اصلا شما رفتيد مکزيک؟!»
از نظر من فضا براي فعاليتهاي علمي و پژوهشي فراهم نيست و همه اينها موجب شد که کار آزاد را به علم و پژوهش ترجيح دهم! حرفهايم را در اين چند بندي که در ادامه ميآيد جمع و جور ميکنم:
1| مسئولان براي ما خوب شعار ميدهند اما دريغ از يک مثقال عمل! هيچ حمايت معنوي و مادي در کار نبود! حرفهايشان در نمايشگاه پژوهش سال گذشته که ميگفتند حمايت ميکنيم، شعار بود. طرف صحبتم با آقايان عزيز استاندار و معاون پارک علم و فناوري است که هنوز هم عکس و تصاوير و قولهايشان را در حافظه دارم!
2| هيچ پژوهشکدهاي نبود که بشود فعاليتهاي علميمان را در آن پيگيري کنيم! اين همه زمين ورزشي در گوشه و کنار شهر ساختند، کاش يک اتاق 4×3 براي فعاليت جوانان نخبه هم در مشهد ميساختند!
3| در تنها پژوهشکده روباتيک مشهد، يک فرد با مدرک کارشناسي ادبيات را براي مديريت گذاشتهاند! در ضمن در جشنواره خوارزمي امسال يک طرح موقعيتياب محلي را که با هزينه بسيار پايين ساختهايم شرکت داديم و گويا رتبه آورده است و همين امروز و فردا خبرش اعلام ميشود! ميگويم مسئولان آماده شوند براي عکسهاي يادگاري؛ مثل خوارزمي 89!